حالا اونطوری نگا نکن منو. مام همیشه انقدر درب و داغان و زوار در رفته نبودیم که. روزای سلامت و عافیتم داشتیم. نه روزگار بد تا کرده نه هیچی. خودمون بد تا کردیم. حقیقتش الانم تو روزای سلامت و عافیتیم هنوز یجورایی، منتهی عینکمون سیاه شده، دلمونو غبار گرفته...
ولی شما اونطور نگا نکن... بخاطر خودت میگم...
هممم درب و داغون و زوار در رفته نیستی:|
همه یه روزایی اونجوری میشن
اما مدل اونجوری شدنشون متفاوته شاید به خاطر همینه که درک نمیکنن همو تو این وضعیتا:)
اونجوری نگات نکردم ولی شاید طرز حرف زدنم جوری بوده که تو فکر کنی جور خاصی بهت نگا کردم.
منم یه جور دیگه غرق در سیاهی و تاریکی هستم.
به قولی همه یه جور نیستن! اصلا آدمه و تفاوت.
شایدم اصلا مخاطبت من نبودم=)))