آدمهایی که از حرف زدن برای حل 'مشکلات' ناامیدم میکنن، عمیقا آزاردهندهن برام.
- با بارها امتحان کردن و نتیجه ندادنش.
بشینیم برنامه بریزیم و بریم پی زندگیمون جای این جلافتا.
و قلبی که پوسیده، در عین حال داره بزرگ میشه یکم.
چقدر دلم درد میکنه. چقدر هضمش سخته برا من ناتوان ضعیف مسخره. چقدر باید یکی باشه بفهمه. چقدر نمیتونم دربارهش با هیچکی حرف بزنم.
× باید درباره پیامات حرف بزنیم. خیلی خیلی. میام دربارهش حرف میزنم این چند روز.