چیزی در این قفس خالی هست که آزاد نمیشود؟
داداشم میخواد شروع کنه برنامهنویسی یاد بگیره، و یاد عنفوان نوجوانیم افتادم که با چه شور و اشتیاقی یاد میگرفتم و اولین باری که کدم برای یه سوال توی یکی از این سایتای برنامهنویسی اکسپت شد، از ذوق داشتم خفه میشدم و نزدیک بود گریهم بگیره و دویدم رفتم داداشمو بغل کردم :))
کاش اقلا تمام و کمال به این معتقد باشند که زن ضعیفه ست و درافتادن باش کسر شأنه برای یک مرد. سر بریدن چیه دیگه آخه؟!
اون موقعی که با تمام وجود روی یه کاری تمرکز کردی بدون اجبار، و تار و پودت باش درآمیخته شده و ذهنت از هر دو جهان آزاده، اون لحظه هزار بار تقدیم تو باد!
آدما تلخیِ مدام رو دوست ندارن. نمیشه کاریش کرد.. باید برای خودت نگه داری..
دوستیها سرمایههای عاطفی-اجتماعی مان. از دست دادنشون غمانگیزه؛ هر قدر هم آروم و با صدمه کمرنگ عاطفی. درسته که تا وقتی داریش سودش رو میبری، ولی اگر از دست بره در واقع فرصتی برای شکلگیری یه دوستی عمیق و پردوام رو از دست دادی...
و البته گاهی اوقات اجتنابناپذیر.