ناگهانی‌ات

.

کی وقت داری برای بیهودگیِ من؟ کی وقت داری برای گوش دادن به سکوتم؟ برای خندیدن بِهِم؟ برای خندیدن به هم. عزیز دلم..

۱۸ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱

.

مصرّانه بیدار می‌مونم و طمع دارم که به صرفِ شب‌بیداری کم‌کاری های روز جبران شه.

۱۷ فروردين ۹۹ ، ۰۴:۳۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱

.

من نمیخوام تموم عمر سلاح و سپر به دست زندگی کنم

 

۱۲ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱

.

محتوا به کنار، این تیکه توصیف چقدر زیباست:

... نه این خونی که دارم، پیر و سرد و تیره و بیمار
چو کرم نیمه جانی بی سر و بی دم
که از دهلیز نقب‌آسای زهر اندود  رگهایم
کشاند خویشتن  را، همچو مستان دست بر دیوار
 به سوی قلب من، این غرفه‌ی با پرده های تار...

 

۱۱ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۱۸ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱

.

گمونم تو ذهنم جا خوش کرده بخش خوبی از اون چیزی که هستم جزو هویّت‌مه، و زشته آدم هویّت‌شو دستکاری کنه :|

۱۰ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۳۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

.

نه میشه نزدیک شد

نه میشه فاصله گرفت.. . 

۰۷ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۵۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

.

وقتی که تمایلی ندارم برگردم و مرور کنم

وقتی که از مرور کردن فرار میکنم

اون موقع ست که تموم شده، که باور کردم مهم نیست/خوشایند نیست

 

+ تموم شده. خیلی چیزا تموم شده؛ و احساس سبکی..

۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۰۴ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱

.

ناطوردشت داره اعصابمو خورد میکنه بیشتر. 

بی‌خیال؛ این به دنیای من و خیلی آدمای اطرافم نمیخوره واقعا! و چقدر غم‌انگیزه اگر باش احساس نزدیکی می‌کنید.

۲۶ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱

.

از چیزایی که دوست داری حرف نزن

از چیزایی که وجود داره بگو.

۲۵ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۵۶ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱

.

من مدام عذاب وجدان دارم. من مدام از اینکه به اندازه کافی حواسم بهتون نیست عذاب وجدان دارم.

چه فایده ولی؟

اصلا حواسم کجاست پس؟

۲۴ اسفند ۹۸ ، ۰۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰