ناگهانی‌ات

۱۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

رنجِ خودساخته.

آدمیزاده دیگه. گاهی از خودش بدش میاد. اونقد که حتی اجازه خندیدن، حتی‌تر اجازه گریه کردنم به خودش نتونه بده. اجازه لذت بردن، راه رفتن، گاهی نفس کشیدن!
مال آدمیزاده این یا فقط مال منه؟ 

۲۸ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۴۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

إلیکَ دائماً

 ولی جدی فک کن قرار بود توی این دنیا موندنی باشیم. تحملش سخت میشد واقعا!

-

امثالِ شهید چمرانم برام در حکمِ نشونه‌ن؛ این‌طور که اگه این اینه، پس خداش چیه دیگه..

-

گفت مطمئن باش من آخرتِ خودمو به دنیایِ شما نمی‌فروشم، و خیالمو راحت کرد. 

-

آخه زلیخا آدمِ خوبی رو دوست داشت!

-

حسرت خیلی بد چیزیه. 

۲۵ مرداد ۹۸ ، ۰۲:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

...

بابا

هنوزم میدونی دلتنگی چیه؟ 

۱۸ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

...

من بدون هنجارشکنی نمیتونم درست کنم این داستانو، نمیتونم روحمو بند بزنم و تمام قد بلند شم و رو پای خودم وایسم

هنجارشکنی هم خطر کردنه، میتونه طعمش تلخِ تلخ باشه و همین ته‌مونده رمقم رو هم بگیره

و نمیدونم، درست اینه که بشینم یه گوشه و دل بدم به هر چی هست و مرادم رو وفق بدم با اوضا، یا که پاشم و اوضارو بر وفق مراد کنم؟

ته نداره که این سرگشتگی. 

۱۷ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۵۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

واگویه.

میگن تا یه اتفاقی نیفتاده نمیفهمی چقد قوی‌ای؟

گاهی‌ام تا یه اتفاقی نیفته نمیفهمی چقد ضعیفی. 

۱۵ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۵۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

در باب مشاغل.

مثلا برم مربی مهد کودک شم

یا خانه سالمندان کار کنم

 

جدای اینکه فی‌نفسه دوست‌داشتنین این کارا الان حس میکنم، با اقشار دیگه هم به سختی کنار میام :)) 

 

+ ولی هرطور نگا میکنم اینا باید حرفای یه دختر ده یازده ساله باشه -__-

۱۴ مرداد ۹۸ ، ۱۸:۱۶ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

در باب اماکن.

از معدود مأمن‌های دانشگاه هم، لابی دانشکده ادبیات دوست‌داشتنی.
۱۳ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۲۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مژده!

باید کم غر بزنم، ولی نه از روی سرخوشی.

خوبم انگار. خوبِ آروم. 

۱۳ مرداد ۹۸ ، ۰۵:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

لبریز.

کی این لایعقلی دست از سر من برمیداره؟  چند بار دیگه باید سرم به سنگ بخوره؟

وی واقعا از دست خودش به ستوه اومده.. 

۱۳ مرداد ۹۸ ، ۰۲:۳۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خالی.

الان معنیِ "ایمان، تقوا، عمل صالح"ی که تبدیل به یه کلیشه تمسخرآمیز شده برامون رو خیلی بهتر میفهمم فکر کنم؛

-

چقدر نیاز دارم از خودم رها بشم.. 

۱۳ مرداد ۹۸ ، ۰۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰