ناگهانی‌ات

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

.

کن فی‌الدّنیا کأنّک غریب أو عابرُ سبیل..

۳۱ تیر ۹۹ ، ۰۰:۲۹ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱

.

نمی‌فهمم این‌هایی رو که تا یک نفر حرف از خودکشی می‌زنه، میگن می‌خواد جلب توجّه کنه. خب عزیز من، معلومه می‌خواد جلب توجّه کنه! یه جور فریاد کمک خواهیه. می‌خوای و می‌تونی کمکش کن و نمی‌تونی/نمی‌خوای رد شو. 

۲۹ تیر ۹۹ ، ۰۵:۳۷ ۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱

.

و مرز باریکی وجود داره بین دفاع از چیزی که وجودت باش درآمیخته شده به خاطر حق‌طلبی و دفاع از اون چیز به خاطر اینکه حمله بهش رو حمله به خودت می‌بینی.

۲۸ تیر ۹۹ ، ۰۴:۱۲ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱

.

مثل آدمی هزار ساله. 

۲۷ تیر ۹۹ ، ۰۲:۵۵ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱

.

شاید باید کمی سکوت کرد. و به یاد داشت که هستی چیزی به ما بدهکار نیست. 

۲۰ تیر ۹۹ ، ۲۱:۳۰ ۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱

.

یه دعایی هست برای پدر و مادر، که من خیلی دوستش دارم‌:

 ربِّ ارحمهُما کما رَبَّیانی صَغیرا

پروردگارا، با آن دو مهربان باش همان‌طور که مرا در کودکی پرورش دادند.

۱۸ تیر ۹۹ ، ۱۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱

.

الان: نیمی از من دوست داره به طرز وحشیانه‌ای به خودش آسیب بزنه. به زور خودشو تحمل میکنه، از خودش بیزاره و به خودش بد و بیراه میگه. نیم دیگه، دوست داره خودِ طفلکی‌شو بغل کنه، اشکاش رو پاک کنه، دستشو بگیره، بلندش کنه و بهش بگه ایرادی نداره، میدونم چقدر اذیت شدی، فدای سرت... 

۱۵ تیر ۹۹ ، ۱۷:۰۰ ۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰

.

چقدر من از بنده‌های ادبیات و هنر بدم میاد. ادبیات و هنر خیلی هم خوب، ولی ظرفیت بیشتر از ابزار بودن رو ندارند قطعا.

۱۴ تیر ۹۹ ، ۱۶:۵۱ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۲

.

خودمو هدر دادم

و خوبی‌های شما رو... 

۱۴ تیر ۹۹ ، ۰۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۲

.

خسته‌م و معلوم نیست منظورت چیه و اگر به روت بیارم ممکنه بدتر شه، و شاید منظوری نباشه و ناخودآگاه باشه رفتارت که این ترسناک‌تره برام، و خیلی دوری و انگار که رشته‌ی باریکی هم حتی پیوندمون نمیده

و چرا این‌قدر اهمیت میدم؟!

۱۰ تیر ۹۹ ، ۲۳:۲۳ ۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۱