ناگهانی‌ات

۲۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

نصفه‌شبی.

حالا اون‌طوری نگا نکن منو. مام همیشه انقدر درب و داغان و زوار در رفته نبودیم که. روزای سلامت و عافیتم داشتیم. نه روزگار بد تا کرده نه هیچی. خودمون بد تا کردیم. حقیقتش الانم تو روزای سلامت و عافیتیم هنوز یجورایی، منتهی عینکمون سیاه شده، دلمونو غبار گرفته... 

ولی شما اون‌‌طور نگا نکن... بخاطر خودت میگم... 

۱۶ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۰۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

حکایت سقوط.

و اونقدر آهسته‌آهسته سقوط میکنی که تا وقتی با مغز نخوری زمین متوجهش نمیشی. 

۱۴ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

هیچ.

گفت می‌باش چنین زیر و زبر هیچ مگو... 

۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۱۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

الّا هو

من دنبال حسّ خوب میگشتم. حالا نه. دنبال تو میگردم. 

و تو خیلی خالص‌تر و واضح‌تر و اصیل‌تر از اونی که لازم باشه حسّ خوب رو تعبیر به تو کنیم یا بالعکس، یا دنبال هدفی پشتِ تو بگردیم که سمت تو اومدن مارو به اون نزدیک کنه، و نگامون سمت هر چیز دیگه‌ای باشه و زیر چشمی تو رو هم بپّایم که مثلا حواسمون باهاته...

۱۰ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۰۴ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

...

بیشتر از هر چیزی از ابتذال وحشت دارم. ابتذال به هر شکلی. 

۰۸ شهریور ۹۸ ، ۰۲:۴۲ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

...

بیشتر از هر چیزی دلم میخواد یه آدم عادی ناشناخته باشم. 

۰۸ شهریور ۹۸ ، ۰۲:۲۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خل شدم باز؟

بیا زندگی رو با همه‌ی خورده‌ و درشت عیب و ایراداش بغل کنیم.
"دل بدیم و دل نبندیم." 

۰۶ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۴۹ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

.

من نمیخوام اشتباهامو با اشتباه ترمیم کنم، خب؟

۰۴ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مانده از هر جا.

من هنوز نفهمیدم مال خودم نیستم، مال تو عم... 

-

حریص شدیم به سیو کردن. سیو کردنِ همه چی! 

-

باید منو ببخشید... . 

-

سکوت. 

۰۲ شهریور ۹۸ ، ۰۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰