محتوا به کنار، این تیکه توصیف چقدر زیباست:

... نه این خونی که دارم، پیر و سرد و تیره و بیمار
چو کرم نیمه جانی بی سر و بی دم
که از دهلیز نقب‌آسای زهر اندود  رگهایم
کشاند خویشتن  را، همچو مستان دست بر دیوار
 به سوی قلب من، این غرفه‌ی با پرده های تار...